آیا هنوز هم خرید دوربینهای فول فریم منطقی است؟
آیا هنوز هم خرید دوربینهای فول فریم منطقی است؟
اوایل دهه شصت، بالا بودن تب و تاب سفر به ژاپن برای کار، یکی از دلایل محبوب شدن دوربینهای عکاسی آنالوگ در ایران بود به طوری که کمتر کسی از اقوام و آشنایان خود که به سرزمین آفتاب سفر میکرد طلب خرید دوربین فوجی و یاشیکا نداشت. از آن روزهای داغ دوربیندار شدن بیش از سه دهه گذشته و بازار دوربینهای عکاسی با ورود دوربینهای فولفریم، هاف فریم، بدون آینه و کامپکت، از دنیای آنالوگ تا دنیای دیجیتال دستخوش تغییرات بسیاری شده است.
اگر شما هم یکی از طرفداران پروپاقرص عکاسی و فیلمبرداری باشید، احتمالا همیشه دوربینهای «فول فریم» یکی از گزینههای اصلی در انتخاب شما به شمار میرود. در واقع، وقتی در دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری صحبت از ابعاد حسگر میشود، به تبلیغات پر سروصدا و بعضا فخرفروشانه و پرطمطراق برندهای مطرح برمیخوریم. با این ادعاها و مشخصات فنی اگر در مقایسه با گوشیهای هوشمند و دوربینهای هاف فریم یا کراپ سنسور به دنبال ثبت تصاویر باکیفیتتری هستید، شاید بهترین گزینه برای شما خرید دوربینهای فول فریم باشد.
گرچه شاید این باور یک وحی منزل نباشد، چرا که در اصل این سازندگان مطرح بازار هستند که بیشتر مردم را به سمت خرید اینگونه دوربینها هدایت میکنند. این در حالیست که طی سالهای اخیر این بخش از بازار تقریبا نابود شده و کمپانیهایی چون سونی، نیکون، کانن، پاناسونیک و لایکا که اتفاقا همگی در این جار و جنجالهای اغوا کردن مردم برای خرید دوربینهای فول فریم نقش داشتند، حالا در حال رقابت برای تولید و معرفی دوربینهای جدید بدون آینه و بعضا دوربینهای DSLR هستند.
حال سوال اینجاست که اگر این کمپانیها هم تمرکز اصلی خود را روی ساخت دوربینهای بدون آینه و DSLR گذاشتهاند، پس این همه جنجال و رقابت فشرده بر سر دوربینهای فول فریم برای چیست؟ بخشی از پاسخ این سوال، به تلفنهای همراه هوشمند برمیگردد. بله! درست متوجه شدید؛ تلفنهای هوشمند!
تکنولوژی ساخت دوربین طی سالهای اخیر در گوشیهای هوشمند به شدت پیشرفت کرده و حالا دوربینهای جاگیر عکاسی تقریبا با تمام امکانات ضروری به جیب هر کاربری آورده شده است. در نتیجه اگر امروز بتوانیم خودمان را راضی کنیم تا برای خرید دوربینهای عکاسی گران قیمت سر کیسه را شل کنیم و تازه بعد از خرید دوربین، ناچار به خرید لنز اضافه هم باشیم، کمپانیهای سازنده دوربین باید محصولی فراتر از تلفنهای هوشمند امروزی به ما ارائه دهند تا ما را از عذاب وجدان این همه هزینه خلاص کنند.
مزایای دوربینهای فول فریم
اما واقعا دوربینهای فول فریم چه مزیت خاصی نسبت به دوربینهای موجود در گوشیهای هوشمند و دوربینهای هاف فریم دارند؟ در تئوری، اصلیترین مزیت آنها کیفیت تصویر است؛ یعنی در این دوربینها بین سنسورها و کیفیت تصویر رابطه مستقیمی وجود دارد. گرچه نباید فراموش کرد که در سال ۲۰۲۱ شاهد حضور دوربینهای عکاسی محبوبی هم با سنسورهای کوچک در بازار بودهایم که از جمله آنها میتوان به پاناسونیک و فوجی فیلم اشاره کرد. این دوربینها با حسگرهای چهار سوم و سنسور نسل جدید گلوبال شاتر با ابعاد APS-C بیشتر ظاهر دوربینهای قدیمی و به اصطلاح Retro Style را به همراه منظره یاب اتوماتیک کوچک یا EVF تداعی میکنند که داشتن همزمان این دو قابلیت ظاهری و سخت افزاری، آنها را از دوربینهای عکاسی فول فریم و تلفنهای هوشمند متمایز میکند.
اما قبل از آنکه در قابلیتهای دوربینهای فول فریم خیلی عمیق شویم، اجازه دهید یک درس کوتاه را با هم مرور کنیم. در دوربینهای دیجیتال، اصطلاح فول فریم به سنسورهایی اطلاق میشود که ابعاد آنها ۳۶ در ۲۴ میلیمتر است که این اعداد در واقع از همان الگوی معروف فیلمهای ۳۵ میلیمتری تک فریم تبعیت میکند. هرچند در دنیای دوربینهای آنالوگ با سابقهای بیش از ۱۰۰ سال، ۳۵ میلیمتر یا فولفریم، کوچک تلقی میشود اما در دنیای امروز این عدد برای حرفهایها یک عدد قابل توجه است.
علاوهبر این، سنسورهای فول فریم یک نقطه مرجع برای تمام ابعاد سنسورها، چه بزرگتر و چه کوچکتر محسوب میشوند. سنسورهای کوچکتر از فولفریم، کراپ-سنسور نامیده میشوند که فرمتهای متداول را دارا هستند. سنسورهای APS-C (حدود ۲.۵ برابر کوچکتر)، سنسورهایmicro 4/3 یا میکرو چهار سوم (تقریبا ۴ برابر کوچکتر) و سنسورهای یک اینچی (حدودا ۷.۵ برابر کوچکتر) در این دستهبندی قرار میگیرند. ابعاد سنسورهای به کار رفته در دوربین گوشیهای هوشمند نیز حدود ۲۵ برابر نسبت به فولفریم کوچکتر است. البته یادآوری میکنیم که این تفاوت ابعاد سنسورها را نباید با ضریب برش یا crop-factor، که کمی بعدتر به آن خواهیم پرداخت، اشتباه بگیریم.
در واقع باید سال ۲۰۲۱ را سال سردرگمی در انتخاب دوربین نامید چرا که پاناسونیک سری S، کانن با کلکسیون رده EOS R و سری DSLRهایش، سونی با دوربین سری بدون آینه a7 همراه با نیکون مدلهای Z6 و Z7 و دوربینهای سری DSLR این کمپانی، همگی انتخابهای گیج کننده و وسوسهانگیزی هستند. البته نباید از سری دوربینهای لایکا مجهز به سیستم Rangefinder که لقب کوچکترین دوربین فول فریم دنیا را نیز یدک میکشد، غافل شد. این دوربینهای فول فریم بدون آینه که همه به تازگی معرفی شدهاند، این قابلیت را دارند تا همزمان جای خود را در دل هر عاشق عکاسی و فیلمبرداری باز کنند.
اما ناگفته نماند که همه برندها روی تولید دوربینهای فول فریم متمرکز نشدهاند؛ به عنوان مثال، فوجی فیلم خلاء این سنسور را با سنسور کوچکتر سری X خود موسوم به APS-C و فرمت بزرگتر از متوسط GFX پر کرده است.
موضوع ابعاد سنسورها در دوربین، سرشار از اطلاعات و نظرات متناقض یا پیچیده و گیج کننده است. بسیاری از برتریهای شناخته شده درباره دوربینهای فول فریم در دستهبندیهای فنی نمیگنجد چرا که شرایط استفاده و بازدهی آنها در دنیای واقعی و در عمل، حرف اصلی را میزند. به هرحال این یک مبحث پیچیده است و ما در این مقاله سعی میکنیم تا دستکم مباحث اصلی درباره سنسورهای فول فریم را شفاف کنیم.
برتری در کیفیت عکسها
سنسوری که از نظر ابعاد فیزیکی بزرگتر است، طبیعتا میتواند پیکسلهای بیشتری را که در اصطلاح عکاسی به آنها فوتوسایت میگویند، در خود جای دهد. این پیکسلها در کنار هم تصویر را شکل میدهند. در وهله نخست، هرچه پیکسلها بزرگتر باشند میتوانند نور بیشتری را جذب کنند به خصوص وقتی این مقایسه در شرایط برابر با سنسورهای هم نسل انجام گیرد. معمولا دو خصیصه اصلی در برتری عکسها، عملکرد در نور پایین و داینامیک رنج است که در دوربینهای فول فریم این دو مزیت بیشتر به چشم میخورد.
در شرایط نوری پایین، مثل فضای سربسته خانه و شبها، ثبت عکسهای درخشانتر و دارای کنتراست بیشتر، با دوربینهای فولفریم راحتتر است. به دلیل اینکه قابلیت جمع آوری نور بیشتر اثر مخرب نویز یا دانهدانههای عکس (Grain) را کاهش میدهد. همچنین، در شرایط نوری برابر باز هم این دوربینهای فولفریم هستند که در مقایسه با دوربینهای کراپ سنسور در نور کم تصاویر بهتری ثبت میکنند.
گرچه برای بهبود کیفیت عکاسی در شرایط کم نور امکانات و راهکارهایی نظیر افزایش نوردهی یا اکسپوژر وجود دارد اما بسته به اینکه از چه سوژهای عکاسی میکنید این قابلیت همیشه در دسترس و کاربردی نیست. از طرفی دوربینهای موجود در گوشیهای موبایل نیز امکانات و روشهای خاصی برای کاهش نویز عکسها به صورت مصنوعی دارند اما به شرط اینکه سوژه مورد نظر ساکن باشد؛ به عنوان مثال، استفاده از امکان عکاسی در شب یا Night Mode میتواند میزان روشنایی در عکس را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. اما اگر بخواهید از حالت شب استفاده کنید، دوربین باید کاملا ثابت باشد. در نتیجه اگر بخواهید از یک سوژه متحرک عکاسی کنید این گزینه هم کاملا بلااستفاده خواهد بود.
در عکاسی از مناظری که هایلایتهای شدید و سایههای بسیار تیره دارند (که اصطلاحا به این فضا کنتراست بالا گفته میشود)، یک سنسور فولفریم قادر است تونالیتههای بیشتری را از طیفهای روشنایی و تیرگی تنها در یک عکس ثبت کند. در اصطلاح عکاسی به این ویژگی، دامنه دینامیکی یا داینامیک رنج گفته میشود و به معنای میزان جزئیاتی است که دوربین میتواند در عکس از طیف سفید تا سیاه ثبت کند. این بار هم در دوربین گوشیهای هوشمند این خلاء با استفاده از امکان HDR یا همان High Dynamic Range پر میشود که بوسیله آن با ثبت و تلفیق همزمان چندین تصویر همسان با میزان روشناییهای مختلف، میزان طیف نورها و رنگ و در نهایت پویایی عکس افزایش یابد.
اگرچه دوربین گوشیهای هوشمند میتوانند در نور پایین تصاویر درخشانتر و پویاتری ثبت کنند، اما در ثبت تصاویر واقعی آن هم تنها در یک عکس، در عمل حتی به گرد پای دوربینهای فولفریم هم نرسیدهاند.
عکسهای بزرگتر
همانطور که پیشتر هم به آن اشاره کردیم، هرچه اندازه سنسورها بزرگتر باشد، فضای بیشتری برای میزبانی از پیکسلها وجود خواهد داشت؛ بنابراین هرچه تعداد پیکسلها افزایش یابد، طبیعتا عکسهای بزرگتری ثبت میشود که به آن «بزرگنمایی» هم گفته میشود. البته اگر قرار باشد عکسهای شما فقط در صفحه نمایش گوشیهای هوشمند یا تبلت مشاهده شوند، این بزرگنمایی چندان هم اهمیت ندارد چون در این حالت یک عکس ۱۲ مگاپیکسلی هم کفایت میکند. اما اگر بخواهید این عکسها را در صفحات بزرگتر نمایش دهید یا در ابعاد بزرگ چاپ کنید، آن وقت به پیکسلهای بیشتری در عکس نیاز دارید.
بسیاری از دوربینهای پرچمدار فولفریم دارای سنسورهای ۴۵ مگاپیکسلی هستند در حالیکه دوربینهای مجهز به سنسورهای کوچکتر APS-C و micro 4/3 نهایتا ۲۰ تا ۲۵ مگاپیکسل هستند که قابلیت ثبت تصاویر با ابعاد نصف دوربینهای فولفریم را دارند. گرچه همه دوربینهای فولفریم الزاما پیکسلهای بیشتری نسبت به مدلهای هاففریم ندارند، اما در این مورد خاص، به دلیل بزرگتر بودن سایز پیکسلها، کیفیت تصاویر ثبت شده در آنها در شرایط نوری کم بسیار بهتر است.
قابلیت ثبت تصاویر بوکه
علاوه بر موارد اشاره شده، دوربینهای فولفریم در مقایسه با دوربینهای کراپ-سنسور یک مزیت غیر مستقیم نیز دارند که آن هم بدست آوردن یک عمق میدان کم است که این قابلیت به خصوص در ثبت عکسهای پرتره بسیار حیاتی و کاربردی است. قابلیت «بوکه» وقتی ایجاد میشود که به غیر از سوژه اصلی، سایر فضای اطراف عکس از فوکوس خارج میشود و به دلیل محو شدگی فضای اطراف، سوژه اصلی نمود بیشتری پیدا میکند. کیفیت این نقاط محو نورانی بوکه گفته میشود و در دوربینهای فولفریم قابلیت ثبت عکسهای بوکه بسیار بهتر است.
اگرچه از نظر فنی میتوان با تنظیم فاصله کانونی لنز، دیافراگم و تغییر فاصله با سوژه توسط دوربینهای کراپ سنسور هم تصاویر مشابهی را ثبت کرد اما شاید همیشه این امکان وجود نداشته باشد؛ تازه اگر هم چنین امکانی وجود داشته باشد باز هم دوربینهای فولفریم در ثبت تصاویر خارج از فوکوس توانایی بهتری دارند که این قابلیت به ثبت تصاویر بوکه زیباتری منتهی میشود.
البته در بسیاری از دوربینهای گوشیهای هوشمند که قابلیت عکاسی پرتره را نیز دارند، افکت بلور هم میتواند به ثبت تصاویر مشابه بوکه کمک کند که اتفاقا به میزان شگفتانگیزی هم کاربردی است. این امکان حاصل پردازشهای پیچیده تصاویر است که افکت بلوری را با یک شدت یکنواخت از سوژه ایجاد میکند. با این حال، در دوربینهای فولفریم کیفیت خوب بلور پس زمینه، عمق واقعیتری به عکسها میبخشد و هرچه سوژههای پس زمینه از سوژه اصلی تحت فوکوس دورتر باشند، بیشتر از فوکوس خارج میشوند. بنابراین شاهد یک عمق واقعی در تصویر براساس دوری و نزدیکی به سوژه اصلی خواهیم بود. علاوهبر این، شاهد دستکاریهای دیجیتالی تصویر، مانند آنچه که در حالت پرتره دوربینهای دیجیتال رخ میدهد نخواهیم بود.
بازهم تاکید میکنیم که ابعاد سنسور جاده یکطرفه نیست بخصوص با وجود مشکلات اجتنابناپذیری که در مسیر بزرگتر کردن سنسورها پیش میآید. عموما، سنسور بزرگتر مساوی است با دوربین بزرگتر و سنگینتر (البته این موضوع درباره لنزها هم صدق میکند) و دوباره میتوان گفت دوربینهای فولفریم اغلب از دوربینهای کراپ سنسور گرانتر هستند.
دوربین فول فریم و کراپ سنسور
دو فاکتور قیمت و سایز دوربین میتواند بسیاری از خریداران تازه وارد به بازار دوربین دیجیتال را از خرید دوربینهای فولفریم دور کند چرا که برای آنها شروع کار با دوربینهای Crop-Sensor منطقیتر و توجیهپذیر به نظر میرسد. فارغ از اینکه توان خرید دوربین فولفریم را داشته باشید یا خیر، سایز بزرگ و وزن زیاد میتواند در تصمیمگیری شما تاثیرگذار باشد چرا که قرار است این دوربین را با خود بیرون ببرید و بارها از آن استفاده کنید. از طرفی، دوربینهای فولفریم به ندرت قابلیت پنهانسازی دارند و برای عکاسان خیابانی که در بسیاری از موارد نیاز به مخفی کردن دوربین دارند، اصلا اتفاق خوشایندی نیست مگر اینکه به سراغ گزینهای مثل دوربین «لایکا Q2» بروید.
اگر خاطرتان باشد کمی قبلتر به «عمق میدان» اشاره کردیم و گفتیم یکی از مزایای دوربینهای فولفریم نسبت به دوربینهای کراپ سنسور سهولت ثبت تصاویر با عمق میدان بیشتر است. بنابراین، افزایش فضای منظره که در فوکوس اصلی قرار دارد نیز میتواند برای عکاسان طبیعت و مناظر مفید باشد.
ابعاد سنسور همچنین بر گستردگی فضای منظرهای که توسط دوربین ثبت میشود تاثیر دارد که به آن زاویه دید یا Crop Factor هم میگویند. در دوربینهای فولفریم Crop Factor برابر با ۱x است در حالیکه در دوربینهای کراپ سنسسور زاویه دید خیلی محدودتر است که این به معنای Crop Factor بالاتر نیز هست.
زاویه دید محدودتر در ثبت تصاویر کلوزآپ از سوژههای دورتر بسیار مؤثر است که در این حالت میتوان حیات وحش یا رویداد ورزشی را مثال زد. از سوی دیگر به عنوان مثال در دوربینهای APS-C ضریب کراپ فکتور ۱.۵x (در دوربینهای کنون ۱.۶x) است، در حالیکه این عدد در دوربینهای micro 4/3 معادل ۲x است. همچنین در دوربینهای دارای سنسورهای یک اینچی، کراپ سنسور ۲.۷x و در دوربین گوشیهای هوشمند این عدد حتی به حدود ۴۴.۵x نیز میرسد. بنابراین اگر بتوان همان لنزهایی را که روی دوربینهای فولفریم نصب میشود، روی این دوربینها نیز نصب کرد، این دوربینها میتوانند تا دو برابر تصاویر نزدیکتری ثبت کنند.
از سوی دیگر، فیلمبرداران نیز خوب میدانند سرعت خواندن سیگنالها در سنسورها و مصرف باتری نیز یکی از عواملی است که در پشت پرده انتخاب دوربین نقش دارد. یعنی هرچه سرعت خواندن سیگنالها در سنسورها بالاتر باشد، تجربه ثبت تصاویر در سرعت بالا افزایش یافته و در عین حال اعوجاج شاتر کاهش مییابد.
علاوهبر وزن احتمالی بالا و ابعاد بزرگ در لنزهای دوربینهای فولفریم، بد نیست بدانید که کراپ فکتور در فاصله کانونی لنز نیز اعمال میشود. مثلا اگر فاصله کانونی ۵۰ میلیمتر در نظر گرفته شود، در لنزهای دوربین فولفریم این عدد ۵۰ میلیمتر و در دوربینهای micro 4/3 معادل ۱۰۰ میلیمتر است که ضریب کراپ فکتور ۲x را ارائه میدهد.
لنزهای عکاسی عموما برای ابعاد خاص سنسور طراحی شدهاند اما با این حال در برخی موارد امکان تلفیق یا هماهنگ کردن با سنسورهای دیگر را نیز دارند. به عنوان مثال، دوربینهای بدون آینه سونی در دو نسخه فولفریم و APS-C وجود دارند که اندازه پایه سوار شدن لنز در هر دو نسخه هم اندازه است در نتیجه لنزهای APS-C در این دوربین امکان سوار شدن روی نسخه فولفریم و برعکس را دارا هستند.
با این حال و با در نظر گرفتن این نکته که لنزهای APS-C برای سنسورها و محدوده عکاسی کوچکتر طراحی شدهاند، در نتیجه در عکسهای واید با لنزهای APS-C سوار شده روی دوربینهای فولفریم، در حاشیه عکسها شاهد لبههای تاریک یا اصطلاحا «وینیت» هستیم. همچنین اگر از لنزهای واید استفاده کنید، برای حذف این حاشیههای تیره میتوانید با زوم کردن دستکم ۱.۵x از شر آن خلاص شوید اما در این صورت دیگر نمیتوانید از مزیت واید بودن لنز استفاده کنید.
با این حال اگر همچنان قصد دارید قبل از خرید دوربین فولفریم، با یک دوربین کراپ سنسور شروع کنید پیشنهاد میکنیم در خرید لنز به جای لنز کراپ سنسور، لنز فولفریم بخرید تا برای آینده خرید منطقی داشته باشید. در این صورت، فراموش نکنید که وقتی از دوربین کراپ سنسور استفاده میکنید، ضریب کراپ فکتور روی لنز دوربین شما اعمال میشود. بنابراین با یک محاسبه ساده لنز ۵۵ میلیمتری فول فریم با f/1.8 در دوربین APS-C به لنز ۷۵ میلیمتری تبدیل میشود.
فارغ از فاصله کانونی یا گشودگی حداکثری دیافراگم، با خرید لنزهای فولفریم امکانات و قدرت انتخاب وسیعتری خواهید داشت حتی اگر استفاده از این نوع لنزها روی دوربینهای APS-C زاویه دید واید را هم محدود کند.
در نهایت باید پرسید که آیا خواندن مطالب بالا شما را برای خرید دوربین فولفریم متقاعد کرده است؟ اگر پاسخ شما مثبت است شاید دغدغه بعدی شما این باشد که حالا برای خرید دوربین فولفریم کدام سیستم برای شروع بهتر است؟ حقیقت این است که در بین سیستمهای مختلف دوربینهای فولفریم، گزینه بد وجود ندارد هرچند ممکن است برخی از سیستمها نسبت به بقیه مجهزتر باشند.
برای خرید دوربین فولفریم کدام سیستم برای شروع بهتر است؟
دوربینهای سری a7 سونی هماکنون با پرچمداری Sony A7R IV و مدل قدیمی Sony A7 III قدم در دنیای دوربینهای بدون آینه گذاشتهاند و این بدان معناست که دایره انتخاب لنز در این دوربینها نسبت به سایرین وسیعتر است. حالا با معرفی اخیر دوربین Sony 14mm f/1.8 GM هماکنون ۴۴ مدل از لنزهای فولفریم مختص به خود را در بازار دارد که این مدلها ۱۴ مدل از لنزهای معروف G-Master را نیز در بر میگیرند. این لنزها درعین کیفیت تصاویر حرفهای، قیمت قابل قبولی نیز دارند. سونی همچنین با معرفی مانت E (دهانه اتصال لنز) برای مدلهای شخص ثالث برندهایی چون سیگما، تامرون و زایس، توانسته با هر قیمت ممکن، حداکثر فاصله کانونی را در دوربینهای مختلف پوشش دهد.
البته هنوز این مساله در دوربینهای فولفریم با سیستم بدون آینه کانن و نیکون مطرح نیست اما آنها هم در این مسیر به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافتهاند. عامل دیگری که در دوربینهای فولفریم مزیت محسوب میشود این است که اگر تاکنون یکی از این دوربینها را خریداری کرده باشید، آپگرید یا تبدیل به احسن کردن با مدل جایگزین از همان برند منطقیتر خواهد بود. به این دلیل که همچنان میتوانید با داشتن مانت Canon EF و Nikon F روی دوربینهای بدون آینه جدید هم از لنزهای قدیمی خود استفاده کنید ضمن اینکه به احتمال زیاد این لنزها با سیستمهای کنترلی و طراحی جدید نیز سازگار خواهند بود.
دوربینهای کانن بدون آینه با مانت RF مانند مدلهای Canon EOS R5 و Canon EOS R6 در حال حاضر ۱۵ گزینه انتخابی برای لنزهای نیتیو دارند که کاربر با هیچ یک از مشکلات لنزهای تطبیقی مواجه نخواهد شد و بسیاری از این لنزها روی امکانات حرفهای و گرانقیمتتر متمرکز شدهاند. البته گفته میشود شرکت کانن به تازگی، برای افرادی که به دنبال ماجراجوییهای عکاسی از حیات وحش بدون صرف هزینههای گزاف هستند، از دو لنز تله-فوتو وسوسهانگیز به نامهای Canon RF 600mm f/11 STM و ۸۰۰mm f/11 STM رونمایی کرده که در عین امکانات بینظیر، از قیمت مناسبی هم برخوردارند.
در همین حال، کمپانی نیکون نیز از خواب غفلت بیدار شده و تایید کرده که قصد دارد تولید لنزهای سری Nikkor Z را شتاب دهد و تا پایان سال مالی ۲۰۲۱ دستکم ۳۰ لنز جدید در این رده تولید کند؛ خط تولید این کمپانی در حال حاضر بیشتر روی ساخت لنزهای کوچک متمرکز است که این مساله یک خلاء جدی را در لنزهای با عمق میدان بیش از ۲۰۰ میلیمتر ایجاد کرده است.
و در پایان به لنزهای دارای مانت L اشاره میکنیم که این استاندارد توسط دوربینهای فولفریم پاناسونیک و لایکا استفاده میشود و بشدت ازسوی کمپانی سیگما (سومین بازیگر اصلی عرصه رقابت در اتحادیه مانت L) پشتیبانی میشود. این مانت با دوربینهایی نظیر Panasonic Lumix 55 و سیگما FP L همخوانی دارند و پشتیبانی آنها توسط سه تولید کننده مطرح دنیا به این معناست که اکنون، غیر از سونی بیشترین دسترسی و امکان انتخاب لنز فولفریم نیتیو را در اختیار خواهیم داشت.
همانطور که مشاهده کردید، همچنان یک پاسخ مشخص برای انتخاب برترین سیستم دوربینهای بدون آینه وجود ندارد چرا که هر سیستم در هر یک از بخشها و امکانات، نقاط قوت خود را دارد و انتخاب به این بستگی دارد که آیا شما اکنون دوربین و لنزی را در اختیار دارید که میتواند با مدلهای جدید تطبیقپذیر باشد یا خیر؟
در این بین، گرچه حرکت پیشتازانه سونی نسبت به رقبایش به این معناست که سیستم لنزهای این کمپانی پایدارتر و همهفن حریفتر است اما در عین حال از عمر عامهپسندترین و محبوبترین بدنه دوربینهای سونی یعنی مدل Sony A7 III بیش از سه سال میگذرد.